چگونه با تک فرزندی زندگی موفق داشته باشیم
تک فرزندی
چگونه با تک فرزندی زندگی موفق داشته باشیم
داشتن فرزند زیاد شاید در ظاهر سخت و غیر معقول باشد اما مزایای خاص خود را هم دارد اما شرایط جامعه به گونه ای تغییر کرده است که اکثرا خانواده ها به سمت تک فرزندی گرایش پیدا کرده اند.
به گزارش آلامتو و به نقل از سپیده دانایی؛ پیش از این، خانوادهها معمولاً تعداد زیادی فرزند داشتند، به طوری که هرکس حداقل سهچهار خواهروبرادر داشت و بعضی وقتها حتی خیلی بیشتر؛ اما رفتهرفته، خانوادهها ترجیح میدادند فرزندان کمتری داشته باشند. در واقع به نظر میرسد این تغییر اجتنابناپذیر باشد. در زندگی امروز، در بسیاری از خانوادهها، پدر ساعات زیادی از روز را بیرون از خانه میگذراند و مادر هم، یا خود شاغل است یا مشغولیتی چون درس دارد. به علاوه، در دوران گذشته، معمولاً خانوادهها دور هم زندگی میکردند، مادربزرگ و پدربزرگ و خاله و دایی. بنابراین همیشه بزرگتری برای مراقبت از بچهها بود و لازم نبود پدر و مادر خودشان تمام مسئولیتهای مراقبت از فرزند را بر عهده بگیرند. آن زمان، آنها از کمک و حمایت دیگران برخوردار بودند؛ اما در زندگی امروز، والدین دست تنها باید فرزند خود را بزرگ کنند.
خوب یا بد، در زندگی مدرن امروزی بسیاری به داشتن تنها یک فرزند قانع هستند و وقتی مجموع شرایط را میسنجند، میدانند که داشتن فرزند بیشتر ساده نخواهد بود. با این حال، نگرانند از اینکه تکفرزندی به نفع فرزندشان نباشد.
اتهامات در حرفها و باورهای عمومی
بسیاری میگویند بچههایی که خواهر و برادری در خانه ندارند دچار مشکلات رفتاری میشوند: آنها همیشه تنها و افسردهاند. هیچکس را ندارند که با او بازی و درددل کنند و در آینده هم همیشه تنها خواهند ماند. حتی بسیاری به نوهها هم فکر میکنند که ممکن است دیگر خاله و دایی و عمه و عمویی نداشته باشند؛ اما این حرفها چقدر درست هستند؟ واقعا تکفرزندها سالم بار نمیآیند؟ در اطرافتان خانواده یا فردی را میشناسید که تجربه تکفرزندی داشته باشد؟ به نظرتان با بقیه متفاوت است؟
اتهام اول: کمبود مهارتهای اجتماعی
در واقع، یکی از نگرانیهای مهم در مورد کودکان تکفرزند این است که آنها چطور مهارتهای اجتماعی لازم برای زندگی را میآموزند و چهطور هوش هیجانی خود را پرورش میدهند. آنها در خانه همبازی ندارند و بسیاری از تجربیاتی را که کودکان با خواهر و برادرهای خود دارند نخواهند داشت. همین میتواند باعث شود که مهارتهای اجتماعی آنها بهخوبی رشد پیدا نکند.
وقتی مطالعهای بر روی کودکان ۵ساله نشان داد که تکفرزندها در مقایسه با بچههایی که خواهر و برادر دارند، مهارتهای اجتماعی ضعیفتری دارند، نگرانیها بیشتر شد؛ اما بعد، محققان نشان دادند که بعد از ورود به مدرسه، این تفاوت از بین میرود و بچههای تکفرزند خیلی زود در مهارتهای اجتماعی به بقیه میرسند و دیگر تفاوتی با آنها ندارند؛ بنابراین، میتوان گفت مهارتهای اجتماعی در حقیقت فرایندی است که داشتن خواهر و برادر فقط باعث تسریعش میشود.
خودتان این فرایند را تسریع کنید
اگر نمیخواهید در همین حد هم فرزندتان منتظر مهارتهای اجتماعی بماند، بهتر است دوستان و اقوامی در اطراف خود داشته باشید که فرزندان همسن فرزند شما دارند. با خانوادههای دارای فرزند بیشتر رفتوآمد کنید و به فرزندتان اجازه بدهید تجربیاتی را که معمولاً کودکان با خواهر و برادرهایشان دارند با فرزندان دوستان و آشنایان مطمئن شما، داشته باشد. مهدکودک و فضای بازی پارکها هم موقعیتی مناسب برای یادگیری این مهارتها خواهد بود. سعی کنید او را هدایت کنید تا ارتباطات بهتری داشته باشد.
اتهام دوم: زودتر بزرگشدن
یکی از مسائلی که مرتبط با تکفرزندها عنوان میشود این است که تکفرزندها همیشه در خانهای هستند که با دو بزرگسال به سر میبرند؛ بنابراین، همیشه با مسائلی روبهرو هستند که به بزرگترها مربوط میشود. همین باعث میشود که زودتر بزرگ شوند و زودتر به بلوغ فکری برسند. آنها معمولاً مهارتهای رفتاری و کلامی بالایی دارند، با بزرگترها خوب رابطه برقرار میکنند، در حدی که تعجب و تحسین همه را برمیانگیزند و در آینده هم زودتر وارد بازار کار و کسب درآمد میشوند و از پس مشکلات مربوط به دوران بزرگسالی بهخوبی برمیآیند.
همه اینها اتفاقات خوبی است؛ اما مراقب باشید که فرزندتان از تجربیات کودکیِ مربوط به سنوسالی که در آن قرار دارد محروم نشود. او باید دوران رشد طبیعی خود را طی کند تا در آینده دچار مشکل نشود؛ بنابراین، او را درگیر مسائل خود نکنید.
اتهام سوم: آبدیدهنشدن در برابر مشکلات و ناکامیها و حمایت افراطی والدین
کودکان تکفرزند نهتنها کسی را برای رقابت و دعوا در خانه ندارند؛ بلکه معمولاً بیش از سایر کودکان هم از والدینشان توجه و حمایت دریافت میکنند. والدین این کودکان دوست ندارند به اصطلاح آب در دل فرزندشان تکان بخورد. آنها همیشه سعی میکنند، همهچیز را برایش آماده کنند و نگذراند جایی ناراحت یا ناکام شود. این کار خوب بود اگر ما در دنیایی زندگی میکردیم که همه همینقدر مراقبمان بودند و همهچیز بر وفق مرادمان بود و هیچوقت هم ناکام و ناراحت نمیشدیم؛ اما واقعیت این است که در این دنیا ما بسیار تحقیر میشویم، حقمان خورده میشود و باید از حق خود دفاع کنیم. کارها مطابق میلمان پیش نمیرود و باید صبور باشیم و پشتکار داشته باشیم. همه این مهارتهای لازم برای زندگی را باید در همان دوران کودکی بیاموزیم.
صحبت در این مورد کافی نیست؛ بلکه کودک باید بارها و بارها چیزی را تجربه کند، راهحلهای مختلف را امتحان کند و به این نتیجه برسد که در عمل بهترین روش مقابله با هر مسئله چیست. او در سخنرانیهای والدین نکات مفید زیادی پیدا نمیکند.
اتهام چهارم: فشار زیاد بر فرزند
یکی از مسائلی که خانوادههای تکفرزند ممکن است از آن غافل شوند، این است که چون تنها یک فرزند در خانه دارند، ممکن است بخواهند همه آرزوها و امیدهای والدین را همین یک فرزند برآورده کند. میخواهند او همیشه اول، بهترین و تک باشد. به همه انتظارات پاسخ بدهد و خانواده را سربلند کند.
گاهی خانوادهها متوجه نیستند که فرزندشان زیر این همه انتظار دارد له میشود و اعتمادبهنفسش در خطر قرار گرفته است. درست است که همین یک فرزند را دارید؛ اما او هم یک انسان منحصربهفرد و دارای سلایق مخصوص به خود است. ممکن است سلیقه او با شما متفاوت باشد. سعی کنید او را بشناسید و نقاط قوت و ضعف او را ببینید و بپذیرید تا فرزندی شاد و موفق داشته باشید.
تکفرزندی خوب است، به شرطی که…
در مجموع، میتوان گفت که موفقیت یا عدمموفقیت، تنهایی یا عدم احساس تنهایی، و در خود فرورفتن یا سرحال و بانشاطبودن در کودکان تکفرزند، بیش از هرچیزی به سبک فرزندپروری والدین بستگی دارد. والدینی که واقعبینانه با فرزند خود رفتار کنند، نیازهای مخصوص به او را در هر سنی در نظر بگیرند و روابط اجتماعی خوبی داشته باشند، میتوانند فرزندانی بسیار موفق و شاد تربیت کنند که به واسطه روابط خوب پدر و مادر و ارتباط با فرزندان دوستان و آشنایان آنها، نهتنها از نظر مهارتهای اجتماعی و هوش هیجانی کمتر از سایر کودکان نیستند، بلکه به این علت که مجبور نیستند وقت، محبت و البته پول والدین خود را با کسی تقسیم کنند، شادتر و راضیترند. کودکان تکفرزند بیشتر والدین خود را میبینند، بیشتر با والدین صحبت میکنند و معمولاً رابطه بهتری با پدر و مادر خود دارند. آنها دایره لغات وسیعتری دارند و بهتر از کودکان همسن خود میتوانند حرف بزنند یا دیگران را درک کنند. همه این موارد به این علت است که والدین معمولاً برای تکفرزند خود وقت بیشتری میگذارند و او را بیشتر کنار خود دارند.
قاعدهای برای تعداد فرزندان وجود ندارد
تکفرزندی مانند هر حالت دیگری، مثل داشتن خواهر و نداشتن برادر، یا داشتن خواهر و برادرهای بیشتر، یکی از الگوهای خانواده است که مزایا و معایبی دارد و نمیتوان گفت به طور مطلق خوب یا بد است. در واقع، هر خانواده بسته به شرایطی که دارد، از وقت و انرژی و حوصله گرفته تا درآمد و امکان خرید و فضای خانه، باید بهترین حالت را برای خود انتخاب کند. کودک به هزینه، زمان و حوصله والدین نیاز دارد. درباره اینکه نتیجه کار چه خواهد شد، باید گفت که شیوه صحیح رفتار والدین بیشترین میزان تعیینکنندگی را در این زمینه دارد.